به راستی گناه دانش آموزانی که محکوم به درس خواندن در مدارس مناطق محروم که اغلب در حاشیه کلانشهرها ساکن هستند، چیست که می بایست در این سن و سال، از واژه "نداری" کینه به دل بگیرند...
مدارسی که از حداقل امکانات برخوردار نبوده و همین مسئله بهانه ای است برای مسئولان این آموزشگاهها که دست نیاز به سمت والدینی دراز کنند که خود بهتر می دانند، از توانایی مالی مناسبی برای کمک به مدرسه برخوردار نیستند.
البته بهتر است بدانیم که منظور از کمبودهای مدارس مناطق محروم و حومه شهرها، نداشتن تجهیزات رایانه ای و آزمایشگاهی و... نیست. نه ! بلکه این قبیل مدارس بعضا از داشتن حتی یک نمازخانه درست و حسابی محروم هستند، چه برسد به اینکه مجهز به دیگر امکاناتی باشند که اغلب مدارس بالاشهر از آنها برخوردارند.
حالا که حدود یک ماه و نیم از آغاز سال تحصیلی 87-86 گذشته است، سیل نامه های مدیران مدارس برای دعوت از اولیاء دانش آموزان آغاز شده و از آنان درخواست می شود طی یک گردهمایی "صوری"!، به حرف ها و درد دلهای مسئولان مدرسه گوش فرا دهند و دست آخر به مدرسه کمک کنند...
اما موضوع به همین جا ختم نمی شود، زیرا مدیران برخی از همین مدارس، تنها به دادن برگه های احضار (دعوت نامه) بسنده نکرده و از خود دانش آموز می خواهند که مبلغ را به مدرسه تحویل دهند و البته باز هم این تمام قصه نیست. چرا که در یک اقدام "محیرالعقول"، مبلغ کمک های اجباری را نیز تعیین کرده و کمتر از آن را نمی پذیرند!
واقعیت امر این است که در برخی از مدارس کشور به ویژه در مناطق محروم، تعداد این دعوت نامه ها رو به افزایش است، تا جایی که والدین مجبور شوند سرانجام مبلغی را به مدرسه کمک کنند. در حالی که نمی بایست چنین اتفاقی حداقل در این قبیل مناطق رخ دهد، زیرا سطح درآمدی اغلب افرادی که در این مناطق زندگی می کنند، در حدی است که فقط می توانند امرار معاش کنند و پولی برای سایر هزینه های معمول زندگی باقی نمی ماند.
اولیاء دانش آموزان، ضمن انتقاد از چنین برخورد غیر اصولی از سوی برخی مسئولان که می بایست "تربیت" بچه های این آب و خاک را عهده دار باشند، بروز چنین مشکلاتی را به کم کاری های وزارت آموزش و پرورش نسبت می دهند.
پدر یک دانش آموز که (در یکی از دبستان های شهرستان اسلامشهر در حومه تهران) نتوانسته مبلغ مورد نظر مدرسه را تامین کند، می گوید: اگر قرار بر این است که مدرسه ها با کمک اجباری خانواده ها اداره شود، پس وظیفه دولت چیست.
مادر این دانش آموز نیز، از سرخوردگی فرزندش به جهت نبردن پول به مدرسه ، اظهار نگرانی می کند و می افزاید: وقتی دخترم تقاضا کرد مبلغ زیادی بابت کمک به مدرسه به او بدهیم ولی پدرش آن مقدار پول را نداشت که بدهد، بغض گلویم را گرفت.
از همه مهمتر اینست که مدارس دانش آموزان را واسطه این امر میکنند. یعنی دعوتنامه والدین را بدون پاکت در اختیار دانش آموز قرار میدهند تا به والدین خود برساند و دانش آموز به خوبی از محتوای دعوتنامه مطلع میشود.
همچنین در بسیاری موارد ( خصوصاً در مورد فروش خدمات ) اطلاعیه حاوی رقم مورد نظر را به دانش آموز میدهند و از او میخواهند تا مبلغ مورد نظر را از والدین گرفته و به مدرسه بیاورد.
در چنین حالتی تصور کنید حال و روز دانش آموزی را که والدینش توانایی پرداخت مبلغ مورد نظر را نداشته و به مدرسه و جمع دوستان و همکلاسیهایی آمده که همگی با دست پر وارد مدرسه شده اند.
زهرا محمدخانی، مشاور امور تربیتی با انتقاد از نحوه دریافت کمک های مالی از خانواده های دانش آموزان، می گوید: اصولا اگر قرار بر کمک به مدرسه است، استفاده از چنین رویه و روشهایی که دانش آموز را در امور غیر درسی دخالت می دهد، درست نیست.
وی ادامه می دهد: هیچ کدام از دانش آموزان، در یک سطح معیشتی نیستند و همین مسئله با توجه به درآمد پدران هر یک از دانش آموزان، تصویری متفاوت از میزان و مقدار پول را در اذهان بچه ها تصویر می کند.
محمد خانی می گوید: بنابراین، وقتی از دانش آموز می خواهیم برای کمک به مدرسه مبلغ معینی را با خود بیاورد، در واقع برای او تصویری از دارایی پدرش را ترسیم کرده ایم که شاید با داشته های آن خانواده همخوانی نداشته باشد و البته عکس این موضوع هم می تواند اتفاق بیفتد.
مدیر یکی از مدارس حومه تهران در پاسخ به سئوال اولیاء دانش آموزان که چرا در مصاحبه ها می گویند که اجباری در کمک به مدرسه نیست اما شما از ما می خواهید که کمک کنیم، می گوید: باور کنید چاره ای نداریم. مجبوریم که روی کمک های شما حساب کنیم. هر وقت برای دریافت پول به اداره آموزش و پرورش می رویم، می گویند اعتبار نداریم و خودتان مشکلات تان را حل کنید.
این مدیر مدرسه با قبول این واقعیت که اولیاء دانش آموزان در این قبیل مناطق، از توان مالی بالایی برای کمک به مدرسه برخوردار نیستند، می افزاید: حق الزحمه معلم بهداشت، مشاور، قرآن و... را خود مدرسه می دهد. پس مجبوریم که از شما بخواهیم هر قدر در توانتان هست، به مدرسه کمک کنید.
محمدخانی، مشاور امور تربیتی، با اشاره به اظهارات یک مقام ارشد در وزارت آموزش و پرورش (مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات) که گفته است "برگزاری جشن های هزینه دار مختلف به منظور جذاب تر کردن محیط مدارس تا جایی که دانش آموزان را دچار سرخوردگی و افسردگی نکند از نگاه ما مانعی ندارد"، می گوید: وقتی این صحبت ها از سوی یک مقام ارشد در این وزارتخانه زده می شود، نمی توان انتظار داشت که مدیر یک مدرسه کمک مالی هر چند ناچیز یک دانش آموز را پس نزند.
وی ادامه می دهد: البته جالب است بدانیم که این مقام مسئول در آموزش و پرورش، راهکاری برای جلوگیری از سرخوردگی دانش آموزان قشر محروم و فقیر جامعه ارائه داده و آن هم شرکت نکردن این قبیل بچه ها در چنین جشن ها و مراسم هایی است!
یادآور می شود، عباس رهی (مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات)، گفته بود که "والدین مستمند و ناتوان می توانند در روزهایی که جشن و مراسم این چنینی برگزار می شود، فرزندان خود را به مدارس نفرستند و یا در ساعات برگزاری این برنامه ها بچه های خود را از آن معرکه خارج کنند چون آسیبهای روحی ناشی از شرکت نکردن در این مراسم قابل گذشت نیست."
وقتی چنین طرز تفکری در نگاه یک مقام ارشد در وزارت آموزش و پرورش جاری و ساری است، چگونه می توان توقع داشت که بچه ها از درون مدرسه ها، شاد و بشاش بیرون بیایند...
« هیچ جای قانون اساسی یا قانون شوراهای آموزش و پرورش اشاره ای به گرفتن شهریه از مردم نشده است. »
این جمله، پاسخ یک نماینده مجلس به این سئوال است که چرا مسئولان مدارس همچنان از والدین دانش آموزان می خواهند که به مدرسه کمک کنند...
البته هیچکس - از مردم و مسئولین - منکر اصل 30 قانون اساسی که دولت را مکلف ساخته آموزش رایگان را از ابتدایی تا متوسطه برای مردم فراهم کند، نیست. و اینکه بر اساس این اصل، آموزش و پرورش، حق گرفتن وجهی به نام شهریه از مردم را ندارد و هر کس این کار را انجام دهد، خلاف قانون عمل کرده است...
مدیر دبستان یکی از مناطق جنوب تهران می گوید: اگر بخواهیم شاهد بالا رفتن خدمات آموزشی در مدارس باشیم، با سرانه بسیار کمی که دولت پرداخت می کند اداره مدارس دشوار است.
وی می افزاید: واقعیت قضیه این است که هزینه های مدارس امروز به اندازه ای بالا است که با اعتبار کم، دولت هیچ مشکلی را حل نمی کند. بنابراین می طلبد که خود مردم نه به عنوان یک اجبار، بلکه داوطلبانه به مدارس کمک کنند و در حقیقت با این کار به فرزندان خود برای بالا رفتن کیفیت خدمات آموزشی مدرسه کمک کرده اند. طبیعتا هر اندازه کیفیت آموزش بالا رود، فرزندان خود مردم از آن بهره مند خواهند شد.
بر اساس دستورالعمل صریح آموزش و پرورش، اعطای کمکهای مردمی از سوی اولیاء دانش آموزان و سایر افراد به مدارس باید کاملا داوطلبانه باشد و در مقابل دریافت این کمکها رسید صادر شود...
البته نمی توان هیچ گاه این جمله زیبای محمود فرشیدی، مقام ارشد وزارت آموزش و پرورش را از یاد برد که گفته است:" از نگاه شرعی و قانونی، دریافت کمک اجباری برای وزارت آموزش و پرورش مفهومی ندارد و با افرادی که از والدین تقاضای کمک ناخواسته دارند برخورد خواهد شد." !
نظر شما